بعضی ها را هرچقدر هـم که بخواهی تمام نمی شوند
همش به آغوششان بدهکار می مانی
حضورشان گـرم است
سکوتشان خالی می کند دل ِآدم را
آرامش ِ صدایشان را کم می آوری !
هر دم هر لحظه کم می آوریشان
آخ که چقدر کم دارمت 

داداش..دوست دارم به خاطر اینکه تونستی زندگی رو دوباره بهم بگردونی..

شاید نتونم با حرف هااا یا این پست مهربونی که درحق من کردی 

رو چبران کنم....

ولی تا عمرم هست این مهربونی که بهم کردی رو فراموش نمیکنم....

♥ﻋﺸﻘﺖ ﻭﻟﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺭﻓﺘﻪ؟ ...♥

♥ﺑﻪ ﺩﺭﮎ ...!♥
♥ﻟﺒﺎﺳﺘﻮ ﺑﭙﻮﺵ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﻮ ﺑﺮﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺷﻬﺮ ،♥

♥ﺑﺒﯿﻦ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ ﻟﻘﻤﻪ ﻏﺬﺍ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻦ ......!♥

♥ﺑﺒﯿﻦ ﭘﺪﺭﯾﻮ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ ﻟﻘﻤﻪ ﻧﻮﻥ ﺳﺮﺵ ﺗﻮ ﺳﻄﻞ ﺁﺷﻐﺎﻟﻪ♥
♥ﮐﻪ ﭘﻼﺳﺘﯿﮏ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻪ ...!♥

♥ﺑﺒﯿﻦ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻦ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻣﯿﮑﻨﻪ ...!♥

♥ﺑﺮﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﻨﺘﻈﺮﻥ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ ﺯﻧﺪﻩ♥

♥ﺑﻮﺩﻥﻣﺮﯾﻀﺎﺷﻮﻧﻮ ﺑﺸﻨﻮﻥ ...!♥

♥ﺁﺭﻩ ... ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻨﻪ !ﻗﺪﺭ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻭ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺑﺘﻮ ﺑﺪﻭﻥ♥
 
♥ﮔﻮﺭ ﭘﺪﺭ هرچی آدم نامرد و بی مرامه.♥...!!والا به مولا.♥..0111♥ 

جعفر رضایی متولد 1356 لیسانس اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی تهران سال 1380 عاشق دختری بنام مریم شد.وضع مادی جعفر خوب نبود پدر مریم با ازدواجشان مخالفت کرد.پنج سال جعفر و مریم برای رسیدن به هم تلاش کردن. سال 85 مریم خود کشی و جعفر دیوانه شد.دو چشم جعفر کور شد.بهر کی میرسه میگه هفته دیگه عروسیشه همه هم دعوتن.
این عشق لایک داره☑ 

خداجون

من خیلی ضعیف تر از اونی ام که بخوای منو زجر بدی

هم تواین دنیا هم اون دنیا

☻☻ بهم رحم کن ☻☻

♥▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬♥
خدایاااا



دلمــــ ! تورو میخواهد !

خستمــــ از گناه های تکراری که هر بار توبه میکنم ولی انگار نه انگار...

هر بار میام سمتت میبخشی ، قبولمـــ میکنی

اما من خدایا از خودم خستم ! متنفر ! که برای خالق خودم حتی بندگی هم بلد نیستم !

خدایا ! ببخشــــ منو